شکل جمع:
eventsواقعه، رویداد، اتفاق، پیشامد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
an event that changed the course of history
رویدادی که جریان تاریخ را عوض کرد
the most important event in my life
مهمترین رخداد زندگی من
ورزش مسابقه، رویداد (ورزشی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In which events are you going to participate?
در چه مسابقاتی شرکت خواهی کرد؟
track and field events
مسابقههای دوومیدانی
پزشکی مشکل، بیماری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The event caused a sudden decline in his health.
این بیماری باعث کاهش ناگهانی سلامتی وی شد.
Recovery from such an event can be challenging.
بهبودی پس از چنین مشکلی میتواند طاقتفرسا باشد.
قدیمی نتیجه، پیامد، معلول
the event of winning the lottery
پیامد بردن لاتاری
the event of the accident
نتیجهی تصادف
(انگلیس) چنانچه، آنطور که پیداست (یا پیدا بود)، در واقع
درصورت
به این احتمال که، اگر چنین اتفاق بیفتد
درهرصورت، علیرغم آنچه که روی بدهد، درهرحال
(قادر به پیشبینی چیزی نبودن ولی) پساز روی دادن آن اظهار فضل کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «event» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/event