گذشتهی ساده:
phasedشکل سوم:
phasedسومشخص مفرد:
phasesوجه وصفی حال:
phasingشکل جمع:
phasesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به تدریج پایان یافتن
هممرحله، هماهنگ، همگام، همزمان، همفاز
دارای مراحل ناجور، ناهمگام، ناهماهنگ، ناهمزمان، ناهمفاز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «phase» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phase