شکل جمع:
chaptersفصل (کتاب)، شعبه، قسمت، باب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The second chapter describes his birthplace.
فصل دوم، زادگاه او را شرح میدهد.
When he was transferred to Mashhad, a new chapter of his life was about to begin.
وقتی به مشهد منتقل شد فصل جدیدی از زندگانیاش در شرف آغاز شدن بود.
the Waverly chapter of the Rotary Club
شعبهی باشگاه روتاری در شهر ویورلی
یک سلسله ناملایمات، رویدادهای پیاپی و بد
1- نقل قول از یا اشارهی دقیق به سورهی انجیل 2- اطلاعات دقیق و مستند 3- مرجع
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chapter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chapter