آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Affiliate

əˈfɪlieɪt əˈfɪlieɪt əˈfɪliət

گذشته‌ی ساده:

affiliated

شکل سوم:

affiliated

سوم‌شخص مفرد:

affiliates

وجه وصفی حال:

affiliating

شکل جمع:

affiliates

معنی affiliate | جمله با affiliate

verb - transitive

وابسته کردن، ملحق کردن، ارتباط رسمی برقرار کردن، تحت پوشش قرار دادن (افراد، مؤسسات و غیره)

They affiliated themselves with leftist groups.

آنان خود را به گروه‌های چپ‌گرا وابسته کردند.

The new research institute was affiliated with the national science council.

مؤسسه‌ی تحقیقاتی جدید به شورای ملی علوم ملحق شد.

noun countable

وابسته، زیرمجموعه (شخص، موسسه، عضو)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The school is an affiliate of a regional educational association.

این مدرسه عضو وابسته به انجمن آموزشی منطقه‌ای است.

Many small companies operate as affiliates of a larger corporation.

بسیاری از شرکت‌های کوچک به‌عنوان زیرمجموعه‌ی شرکتی بزرگ فعالیت می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Questionnaires were sent to all the affiliated unions.

پرسشنامه‌ها به کلیه اتحادیه‌های وابسته ارسال شد.

the Ford Motor Company and its affiliates

کمپانی اتومبیل‌سازی فورد و شرکت‌های وابسته به آن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد affiliate

  1. noun organization that is associated with another
  1. verb associate or be associated with a larger organization
    Synonyms:
    join relate connect associate unite combine incorporate ally team up tie up annex confederate amalgamate band together hook up line up go partners come aboard form connection plug into throw in with
    Antonyms:
    separate disjoin stay away

سوال‌های رایج affiliate

گذشته‌ی ساده affiliate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده affiliate در زبان انگلیسی affiliated است.

شکل سوم affiliate چی میشه؟

شکل سوم affiliate در زبان انگلیسی affiliated است.

شکل جمع affiliate چی میشه؟

شکل جمع affiliate در زبان انگلیسی affiliates است.

وجه وصفی حال affiliate چی میشه؟

وجه وصفی حال affiliate در زبان انگلیسی affiliating است.

سوم‌شخص مفرد affiliate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد affiliate در زبان انگلیسی affiliates است.

ارجاع به لغت affiliate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affiliate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/affiliate

لغات نزدیک affiliate

پیشنهاد بهبود معانی