گذشتهی ساده:
annexedشکل سوم:
annexedسومشخص مفرد:
annexesوجه وصفی حال:
annexingحالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی annexe است.
تصاحب کردن، مالک شدن
Peasants occupied parks and annexed public lands.
کشاوزران پارکها را اشغال و زمینهای عمومی را تملک کردند.
Hitler annexed half of Poland.
هیتلر نیمی از لهستان را تصاحب کرد.
(ناحیه یا کشوری را) تصاحب کردن، به خود پیوستن، ملحق کردن، به زور تصاحب کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیوست کردن، ضمیمه کردن
پیوست، ضمیمه
(در مورد ابنیه) ساختمان فرعی، بخش افزوده شده، بنای ضمیمه، ساختمان همبست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «annex» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/annex