۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

منبع به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / 'manba /

reserve, spring, wellspring, fountain, headwaters, resource, source, fountainhead, mint, matrix, repertory, fount, mother, font

مبدا، سرچشمه، منشا

خورشید منبع انرژی ما است.

The sun is our source of energy.

منبع درآمد او چیست؟

What is the source of his income?

اسم
فونتیک فارسی / 'manba /

reference, source, origin

ماخذ، هر سازمان یا شخص یا مدرکی که اطلاعات از آن اخذ می‌شود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او منبع همه‌ی آن شایعات را کشف و افشا کرد.

He nailed the source of all those rumors.

منبع دست اول اطلاعات

a primary source of information

اسم
فونتیک فارسی / 'manba /

tank, reservoir, repository

محل نگهداری مایعات

منبع بنزین ناگهان آتش گرفت.

The petrol tank suddenly ignited.

کمی آب از منبع نشت کرده بود.

The tank had leaked a small amount of water.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد منبع

  1. مترادف:
    اصل چشمه سبب سرچشمه علت ماخذ مبداء مرجع منشا

ارجاع به لغت منبع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منبع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/منبع

لغات نزدیک منبع

پیشنهاد بهبود معانی