فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Well-nigh

ˈwelnaɪ ˈwelnaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    تقریباً، کمابیش، حدوداً
    • - After hours of studying, I am well-nigh ready for my exam tomorrow.
    • - پس از چندین ساعت مطالعه، تقریباً برای امتحان فردا آماده هستم.
    • - The marathon runner was well-nigh exhausted after running 26 miles.
    • - دونده‌ی ماراتن پس از ۲۶ مایل دویدن کمابیش خسته شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد well-nigh

  1. adjective (of actions or states) slightly short of or not quite accomplished; all but
    Synonyms: almost, nearly, practically, about, almost completely, most, near, nigh, virtually

ارجاع به لغت well-nigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-nigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-nigh

لغات نزدیک well-nigh

پیشنهاد بهبود معانی