با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Aerosol

ˈerəsɑːl ˈeərəsɒl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    aerosols

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    تعلیق مایع یا جسم به‌صورت گرد و گاز در هوا
    • - an aerosol deodorant
    • - دئودورانت به صورت اسپری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد aerosol

  1. noun A dispenser that holds a substance under pressure and that can release it as a fine spray (usually by means of a propellant gas)
    Synonyms: aerosol container, aerosol-can, aerosol bomb, spray-can
  2. noun A substance consisting of very fine particles of a liquid or solid suspended in a gas. Mist, which consists of very fine droplets of water in air, is an aerosol.
    Synonyms: aspergil, aspergillum, sparger, sprayer, vaporizer, watercart

ارجاع به لغت aerosol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aerosol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aerosol

لغات نزدیک aerosol

پیشنهاد بهبود معانی