امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Virtually

ˈvɜrːtʃuəli ˈvɜːtʃuəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
تقریباً، قریباٌ، نزدیک به، کمابیش، عملاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The company's profits virtually doubled after implementing new marketing strategies.
- سود شرکت بعد از پیاده‌سازی استراتژی‌های جدید بازاریابی نزدیک به دو برابر شد.
- virtually identical
- تقریباً یک‌جور
adverb
مجازاٌ، به طور مجازی
- I was able to virtually explore the city through a virtual reality tour.
- می‌توانستم به صورت مجازی از طریق یک تور واقعیت مجازی شهر را بگردم.
- She was able to virtually visit her family through video calls.
- او می‌توانست به صورت مجازی از طریق تماس تصویری خانواده‌اش را ببیند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد virtually

  1. adverb for all practical purposes
    Synonyms:
    around as good as basically effectually essentially for all intents and purposes fundamentally give or take a little guesstimate implicitly in all but name in effect in essence in substance in the ballpark in the neighborhood morally nearly not absolutely not actually practically something like upwards of

لغات هم‌خانواده virtually

  • adverb
    virtually

ارجاع به لغت virtually

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «virtually» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/virtually

لغات نزدیک virtually

پیشنهاد بهبود معانی