صفت تفضیلی:
more virtualصفت عالی:
most virtualمجازی، معنوی، موجود بالقوه، تقدیری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The emperor's wife had become the virtual ruler of the country.
زن امپراطور فرمانروای واقعی کشور شده بود.
Her resignation is a virtual certainty.
استعفای او تقریباً محقق است.
virtual address
نشانی مجازی
virtual reality
واقعیت مجازی
virtual memory
حافظهی مجازی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «virtual» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/virtual