ناشناخته، پذیرفتهنشده، به رسمت شناختهنشده
Many unacknowledged issues were affecting the team's morale.
بسیاری از مسائل ناشناخته بر روحیهی تیم تأثیر میگذاشت.
Her unacknowledged efforts in the project went unnoticed by the team.
تلاشهای پذیرفتهنشدهی او در این پروژه مورد توجه تیم قرار نگرفت.
تاییدنشده، تصدیقنشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The artist's talent was often unacknowledged by critics.
استعداد این هنرمند اغلب توسط منتقدان تاییدنشده است.
The unacknowledged contributions of volunteers often go unappreciated.
مشارکتهای تاییدنشدهی داوطلبان اغلب قدردانی نمیشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unacknowledged» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unacknowledged