آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Unaccustomed

ˌʌnəˈkʌstəmd ˌʌnəˈkʌstəmd

معنی unaccustomed | جمله با unaccustomed

adjective

خونگرفته، عادت نکرده، غیر‌عادی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The orphans were unaccustomed to such kindness.

آن اطفال یتیم به چنین مهربانی‌هایی عادت نداشتند.

unaccustomed actions

اعمال غیرعادی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unaccustomed

  1. adjective not prepared, ready; new
    Synonyms:
    unfamiliar with uninformed unskilled untrained inexperienced ignorant uninstructed unpracticed unseasoned novice incompetent unacquainted unused to unversed in not used to not given to newcome too green

سوال‌های رایج unaccustomed

معنی unaccustomed به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «unaccustomed» در زبان فارسی به معنای «خونگرفته»، «عادت‌نکرده» یا «ناآشنا» و «غیرعادی» است.

این صفت به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا چیزی با موضوع، شرایط یا رفتاری آشنا نیست یا به آن خو نگرفته است. زمانی که می‌گوییم کسی unaccustomed است، منظور این است که تجربه‌ی کمی یا هیچ تجربه‌ای در مواجهه با یک شرایط خاص ندارد و به همین دلیل ممکن است واکنش یا عملکرد او متفاوت باشد. این واژه در توصیف واکنش‌ها، رفتارها و شرایط جدید یا غیرمعمول کاربرد فراوانی دارد.

از دیدگاه روان‌شناسی، مواجهه با شرایط unaccustomed می‌تواند باعث استرس، اضطراب یا حتی هیجان شود. انسان‌ها به طور طبیعی تمایل دارند در محیط‌هایی فعالیت کنند که برایشان آشنا و قابل پیش‌بینی باشد؛ وقتی با موقعیتی روبرو می‌شوند که به آن عادت ندارند، ممکن است دچار سردرگمی یا واکنش‌های محافظه‌کارانه شوند. بنابراین، unaccustomed بودن می‌تواند فرصتی برای یادگیری و رشد یا عاملی برای ایجاد فشار روانی باشد، بسته به شرایط و نحوه‌ی مواجهه.

در متون ادبی و روزمره، unaccustomed برای تأکید بر تازگی و نو بودن تجربه به‌کار می‌رود. به عنوان مثال، جمله‌ای مانند She felt unaccustomed to the cold weather نشان می‌دهد که فرد تجربه یا تحمل کافی برای هوای سرد ندارد و این تجربه برای او جدید است. این کاربرد به خواننده کمک می‌کند تا بهتر حس و حال فرد را در آن موقعیت درک کند.

از منظر اجتماعی، unaccustomed بودن به برخی رسوم، فرهنگ‌ها یا آداب و رسوم نیز اشاره دارد. وقتی فردی به مکانی جدید مهاجرت می‌کند یا در محیطی متفاوت زندگی می‌کند، ممکن است با رفتارها، زبان و سنت‌های unaccustomed مواجه شود که نیازمند یادگیری و تطبیق است. این فرآیند به رشد فردی و فرهنگی کمک می‌کند، اما در عین حال ممکن است دشواری‌هایی نیز به همراه داشته باشد.

unaccustomed یادآور لحظاتی است که انسان در خارج از منطقه‌ی آسایش خود قرار می‌گیرد. این واژه نشان‌دهنده‌ی آغاز یک تجربه‌ی نو و فرصتی برای گسترش افق‌های فردی است. هرچند مواجهه با چیزهای unaccustomed ممکن است دشوار باشد، اما همین تجربه‌ها عامل اصلی پیشرفت و تغییر در زندگی انسان‌ها به شمار می‌آیند.

ارجاع به لغت unaccustomed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unaccustomed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unaccustomed

لغات نزدیک unaccustomed

پیشنهاد بهبود معانی