فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Novel

    ˈnɑːvl ˈnɒvl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      novels

    • صفت تفضیلی:

      more novel

    • صفت عالی:

      most novel

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective B1
      نو، جدید، بدیع
      • - a novel suggestion
      • - پیشنهادی بی‌سابقه
      • - a novel experience
      • - تجربه‌ی تازه
      • - a novel phenomenon
      • - پدیده‌ای نورسیده
    • noun countable
      رمان، کتاب داستان
      • - one of Jane Austen's novels
      • - یکی از رمان‌های جین آستن
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد novel

    1. adjective new, original
      Synonyms: at cutting edge, atypical, avant-garde, breaking new ground, contemporary, different, far cry, fresh, funky, innovative, just out, modernistic, neoteric, newfangled, new-fashioned, now, odd, offbeat, peculiar, rare, recent, singular, strange, uncommon, unfamiliar, unique, unusual
      Antonyms: common, customary, familiar, old, ordinary, overused, used, usual, worn
    2. noun fictional book
      Synonyms: best-seller, cliff-hanger, fiction, narrative, novelette, novella, paperback, potboiler, prose, romance, story, tale, yarn

    ارجاع به لغت novel

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «novel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/novel

    لغات نزدیک novel

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری