آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Newfangled

ˌnuːˈfæŋɡld ˌnjuːˈfæŋɡld

معنی newfangled | جمله با newfangled

adjective

نوظهور، من در آوردی، متجدد، مد تازه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He swore he would never wear those newfangled shoes.

او قسم خورد که هرگز آن کفشهای باب روز را نخواهد پوشید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد newfangled

  1. adjective quite recent
    Antonyms:

ارجاع به لغت newfangled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «newfangled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/newfangled

لغات نزدیک newfangled

پیشنهاد بهبود معانی