جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Unique

juːˈniːk juːˈniːk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

یکتا، یگانه، منحصر‌به‌فرد، بیتا، بی‌همتا، بی‌مانند، بی‌نظیر

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

She has a unique style of painting that no one else can replicate.

او سبک نقاشی منحصربه‌فردی دارد که کسی نمی‌تواند آن را شبیه‌سازی کند.

The architecture of this building is quite unique.

معماری این ساختمان واقعاً بی‌نظیر است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a unique specimen

یک نمونه‌ی منحصربه‌فرد

a unique achievement

موفقیت بی‌نظیر

Every human being is unique.

هر انسانی منحصر‌به‌فرد است.

a woman of unique talents

زنی دارای استعدادهای منحصر‌به‌فرد

خارق‌العاده، نادر، فوق‌العاده، غریب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

a unique opportunity

فرصتی فوق‌العاده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unique

adjective alone, singular

Synonyms:

single only individual lone solitary separate one exclusive particular different rare uncommon solo one and only unexampled sui generis onliest

Antonyms:

common usual normal commonplace

adjective one-of-a-kind; without equal

Synonyms:

special best most only uncommon rare extraordinary exceptional incomparable matchless peerless unrivaled unequaled unmatched singular inimitable unparalleled unprecedented novel anomalous strange weird far-out unreal unexampled unparagoned nonpareil standout something else utmost primo

Antonyms:

similar standard like trite

لغات هم‌خانواده unique

noun
uniqueness

adjective
unique

adverb
uniquely

ارجاع به لغت unique

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «unique» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unique

لغات نزدیک unique

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!