یگانه، تنها، بیهمتا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
the only God
خداوند یکتا
He is my only friend.
او یگانه دوست من است.
her only child
تنها فرزند او
It was the only book worth reading.
آن تنها کتابی بود که ارزش خواندن را داشت.
فقط، صرفاً
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
children only
فقط کودکان
only two minutes
فقط دو دقیقه
Only Mehri knows where the key is.
فقط مهری میداند کلید کجاست.
Julie only saw the elephant from afar.
جولی فقط فیل را از دور دید.
بالأخره، در پایان
It will only make you sick.
بالأخره تو را مریض خواهد کرد.
a period of dictatorship which only ended in revolution
دوران دیکتاتوری که در پایان به انقلاب منجر شد
بسیار
It is only too true.
بسیار حقیقت دارد.
اما
He won a lot of money, only to lose it later on.
او پول زیادی برد؛ اما بعد آن را باخت.
لکن، لیکن، ولی، اما، بلکه
She wants to go, only she doesn't have any money.
میخواهد برود؛ ولی پولی ندارد.
He is not only handsome but rich too.
او نهتنها خوشقیافه است؛ بلکه پولدار هم هست.
محض، بس، بیگانه، عمده، منحصراً، فقط بهخاطر
If only they would leave!
خدا کند که بروند! (چه خوب بود اگر میرفتند!)
If only they would try harder!
ای کاش بیشتر میکوشیدند!
I have only just enough money.
درست به اندازهی کافی پول دارم.
They had only just arrived.
تازه وارد شده بودند.
درست، درست همین حالا، هم اکنون
بسیار، کاملاً
خدا کند که، الهی که، امیدوارم که، چه خوب میشد اگر، ای کاش
کلمهی «only» در زبان فارسی به «فقط» یا «تنها» ترجمه میشود.
واژهی "only" یکی از پرکاربردترین کلمات در زبان انگلیسی است که نقشهای مختلفی در جمله ایفا میکند. این کلمه میتواند به عنوان قید، صفت یا حتی در ترکیب با سایر واژهها استفاده شود. وقتی به عنوان قید به کار میرود، معنای محدودیت و انحصار را منتقل میکند؛ بهعنوان مثال در جملهی She only eats vegetables مفهوم آن است که او به جز سبزیجات چیز دیگری نمیخورد. این نشاندهندهی نقش کلیدی "only" در محدود کردن دامنهی یک عمل یا وضعیت است.
زمانی که "only" به عنوان صفت استفاده میشود، به معنای "تنها" یا "یگانه" به کار میرود. برای نمونه، جملهی He is my only friend نشان میدهد که شخص مورد نظر هیچ دوست دیگری ندارد. در این نقش، "only" جنبهای یکتا و منحصر به فرد را بیان میکند و به همین دلیل در بسیاری از متون ادبی و گفتوگوهای روزمره برای تاکید بر خاص بودن یک فرد یا چیز مورد استفاده قرار میگیرد.
از جنبهی دیگری، "only" میتواند در ساختارهای شرطی یا توضیحی به معنای «اگر فقط» یا «ای کاش» نیز بیاید. برای مثال، در جملهی If only I had more time گوینده حسرت خود را بیان میکند و این کاربرد احساسی و ادبی "only" را برجسته میسازد. همین موضوع سبب میشود که این واژه علاوه بر کاربرد روزمره، در ادبیات و نوشتار شاعرانه نیز جایگاه ویژهای داشته باشد.
در حوزهی ارتباطات رسمی یا آکادمیک، "only" گاهی برای تاکید بر محدودیتها یا استثناها به کار میرود. برای نمونه، This offer is available only to students به طور مشخص نشان میدهد که فرصت مورد نظر منحصر به گروه خاصی است. چنین کاربردی در متون تبلیغاتی، قراردادها و مقررات بسیار رایج است.
"only" واژهای است که با وجود کوتاهی و سادگی، نقشی بسیار پررنگ در ایجاد تاکید، محدودیت و مشخص کردن انحصار دارد. این کلمه پلی میان زبان محاورهای و زبان رسمی ایجاد میکند و به همین دلیل از اساسیترین واژگانی است که زبانآموزان در مراحل اولیه یادگیری انگلیسی با آن مواجه میشوند و در طول زمان با کاربردهای گستردهتر و ظریفترش آشنا میگردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «only» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/only