آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ شهریور ۱۴۰۴

    Only

    ˈoʊnli ˈəʊnli

    معنی only | جمله با only

    adjective A1

    یگانه، تنها، بی‌همتا

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    the only God

    خداوند یکتا

    He is my only friend.

    او یگانه دوست من است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    her only child

    تنها فرزند او

    It was the only book worth reading.

    آن تنها کتابی بود که ارزش خواندن را داشت.

    adverb

    فقط، صرفاً

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    children only

    فقط کودکان

    only two minutes

    فقط دو دقیقه

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Only Mehri knows where the key is.

    فقط مهری می‌داند کلید کجاست.

    Julie only saw the elephant from afar.

    جولی فقط فیل را از دور دید.

    adverb

    بالأخره، در پایان

    It will only make you sick.

    بالأخره تو را مریض خواهد کرد.

    a period of dictatorship which only ended in revolution

    دوران دیکتاتوری که در پایان به انقلاب منجر شد

    adverb

    بسیار

    It is only too true.

    بسیار حقیقت دارد.

    conjunction

    اما

    He won a lot of money, only to lose it later on.

    او پول زیادی برد؛ اما بعد آن را باخت.

    conjunction

    لکن، لیکن، ولی، اما، بلکه

    She wants to go, only she doesn't have any money.

    می‌خواهد برود؛ ولی پولی ندارد.

    He is not only handsome but rich too.

    او نه‌تنها خوش‌قیافه است؛ بلکه پول‌دار هم هست.

    adverb

    محض، بس، بیگانه، عمده، منحصراً، فقط به‌خاطر

    If only they would leave!

    خدا کند که بروند! (چه خوب بود اگر می‌رفتند!)

    If only they would try harder!

    ای کاش بیشتر می‌کوشیدند!

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I have only just enough money.

    درست به اندازه‌ی کافی پول دارم.

    They had only just arrived.

    تازه وارد شده بودند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد only

    1. adjective singular
      Synonyms:
      single one alone sole individual unique isolated lone particular unaccompanied exclusive solitary apart by oneself unequaled unrivaled unparalleled peerless matchless one and only solo once in a lifetime one shot onliest
    1. adverb barely; exclusively
      Synonyms:
      just simply merely solely purely plainly hardly barely entirely wholly totally utterly exclusively uniquely particularly at most nothing but but alone

    Collocations

    not only ... but (also)

    نه تنها ... بلکه (هم)

    نه تنها ... بلکه (همچنین)

    only just

    درست، درست همین حالا، هم اکنون

    only too

    بسیار، کاملاً

    Idioms

    if only

    خدا کند که، الهی که، امیدوارم که، چه خوب می‌شد اگر، ای کاش

    سوال‌های رایج only

    معنی only به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «only» در زبان فارسی به «فقط» یا «تنها» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی "only" یکی از پرکاربردترین کلمات در زبان انگلیسی است که نقش‌های مختلفی در جمله ایفا می‌کند. این کلمه می‌تواند به عنوان قید، صفت یا حتی در ترکیب با سایر واژه‌ها استفاده شود. وقتی به عنوان قید به کار می‌رود، معنای محدودیت و انحصار را منتقل می‌کند؛ به‌عنوان مثال در جمله‌ی She only eats vegetables مفهوم آن است که او به جز سبزیجات چیز دیگری نمی‌خورد. این نشان‌دهنده‌ی نقش کلیدی "only" در محدود کردن دامنه‌ی یک عمل یا وضعیت است.

    زمانی که "only" به عنوان صفت استفاده می‌شود، به معنای "تنها" یا "یگانه" به کار می‌رود. برای نمونه، جمله‌ی He is my only friend نشان می‌دهد که شخص مورد نظر هیچ دوست دیگری ندارد. در این نقش، "only" جنبه‌ای یکتا و منحصر به فرد را بیان می‌کند و به همین دلیل در بسیاری از متون ادبی و گفت‌وگوهای روزمره برای تاکید بر خاص بودن یک فرد یا چیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    از جنبه‌ی دیگری، "only" می‌تواند در ساختارهای شرطی یا توضیحی به معنای «اگر فقط» یا «ای کاش» نیز بیاید. برای مثال، در جمله‌ی If only I had more time گوینده حسرت خود را بیان می‌کند و این کاربرد احساسی و ادبی "only" را برجسته می‌سازد. همین موضوع سبب می‌شود که این واژه علاوه بر کاربرد روزمره، در ادبیات و نوشتار شاعرانه نیز جایگاه ویژه‌ای داشته باشد.

    در حوزه‌ی ارتباطات رسمی یا آکادمیک، "only" گاهی برای تاکید بر محدودیت‌ها یا استثناها به کار می‌رود. برای نمونه، This offer is available only to students به طور مشخص نشان می‌دهد که فرصت مورد نظر منحصر به گروه خاصی است. چنین کاربردی در متون تبلیغاتی، قراردادها و مقررات بسیار رایج است.

    "only" واژه‌ای است که با وجود کوتاهی و سادگی، نقشی بسیار پررنگ در ایجاد تاکید، محدودیت و مشخص کردن انحصار دارد. این کلمه پلی میان زبان محاوره‌ای و زبان رسمی ایجاد می‌کند و به همین دلیل از اساسی‌ترین واژگانی است که زبان‌آموزان در مراحل اولیه یادگیری انگلیسی با آن مواجه می‌شوند و در طول زمان با کاربردهای گسترده‌تر و ظریف‌ترش آشنا می‌گردند.

    ارجاع به لغت only

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «only» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/only

    لغات نزدیک only

    • - online storage
    • - onlooker
    • - only
    • - only child
    • - only go so far
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.