فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Purely

ˈpjʊrli ˈpjʊəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb C1
    صرفاً، کاملاً، به‌کلی، منحصراً
    • - purely by accident
    • - کاملا تصادفی
    • - a selection based purely on merit
    • - گزینشی کاملا بر اساس شایستگی
  • adverb
    خالصانه، بی‌گناهانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد purely

  1. adverb simply, absolutely
    Synonyms: all, all in all, altogether, barely, completely, entirely, essentially, exactly, exclusively, in toto, just, merely, only, plainly, quite, solely, totally, utterly, wholly
    Antonyms: indefinitely

لغات هم‌خانواده purely

ارجاع به لغت purely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «purely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/purely

لغات نزدیک purely

پیشنهاد بهبود معانی