Plainly

ˈpleɪnli ˈpleɪnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adverb
به‌سادگی، روشن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adverb
آشکارا، هویدا، به‌وضوح
adverb
به‌آسانی، به‌سهولت
رک، صریحاً، به‌صراحت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plainly

  1. adjective In a manner clear to the eye or mind
    Synonyms: visibly
  2. adverb Unmistakably (`plain' is often used informally for `plainly')
    Synonyms: evidently, manifestly, obviously, patently, apparently, plain
  3. adverb In a simple manner; without extravagance or embellishment
    Synonyms: simply

ارجاع به لغت plainly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plainly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plainly

لغات نزدیک plainly

پیشنهاد بهبود معانی