۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Visibly

ˈvɪzəbli ˈvɪzəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور آشکار، به‌طور معلوم، به‌طور مشخص، به‌طور محسوس، به‌طور علنی، آشکارا، علناً، به‌وضوح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The market was visibly affected by the economic downturn.
- بازار به‌طور آشکار تحت‌تأثیر رکود اقتصادی قرار گرفته بود.
- He became visibly excited when he heard the news of his promotion.
- وقتی خبر ترفیعش را شنید آشکارا هیجان‌زده شد.
- The difference in quality was visibly apparent between the two products.
- تفاوت بین کیفیت این دو محصول به‌وضوح مشهود بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد visibly

  1. adverb in a manner that is clear and noticeable to others
    Synonyms:
    obviously noticeably notably
    Antonyms:
    invisibly

لغات هم‌خانواده visibly

  • adverb
    visibly

ارجاع به لغت visibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «visibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/visibly

لغات نزدیک visibly

پیشنهاد بهبود معانی