فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Visibly

ˈvɪzəbli ˈvɪzəbli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور آشکار، به‌طور معلوم، به‌طور مشخص، به‌طور محسوس، به‌طور علنی، آشکارا، علناً، به‌وضوح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The market was visibly affected by the economic downturn.

بازار به‌طور آشکار تحت‌تأثیر رکود اقتصادی قرار گرفته بود.

He became visibly excited when he heard the news of his promotion.

وقتی خبر ترفیعش را شنید آشکارا هیجان‌زده شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The difference in quality was visibly apparent between the two products.

تفاوت بین کیفیت این دو محصول به‌وضوح مشهود بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد visibly

  1. adverb in a manner that is clear and noticeable to others
    Synonyms:
    obviously noticeably notably
    Antonyms:
    invisibly

لغات هم‌خانواده visibly

  • adverb
    visibly

ارجاع به لغت visibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «visibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visibly

لغات نزدیک visibly

پیشنهاد بهبود معانی