بهطور نامرئی، بهطور نامحسوس، بهصورت ناپیدا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
For 10 days the virus spread, invisibly, and no one knew it was there.
به مدت ۱۰ روز، ویروس بهطور نامرئی پخش شد و هیچکس از وجود آن اطلاع نداشت.
Today’s digital world hangs on the satellite networks that invisibly circle the globe.
دنیای دیجیتال امروز، به شبکههای ماهوارهای وابسته است که بهصورت ناپیدا کرهی زمین را دور میزنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «invisibly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invisibly