spider's web, cobwed
spider's web
cobwed
اتاق زیرشیروانی قدیمی پر از کارتنک بود.
The old attic was covered in a thick spider's web.
او از کارتنک برای تزئین مهمانی هالووین استفاده کرد.
She used a cobweb to decorate the Halloween party.
حشرهشناسی عامیانه spider
spider
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کارتنک یک مگس را در تار چسبناک خود گرفت.
The spider caught a fly in its sticky web.
خانهی قدیمی پر از کارتنکها و تارهایشان بود.
The old house was full of spiders and their webs.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کارتنک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کارتنک