مخفیانه، پنهانی، در خفا، یواشکی، دزدکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The documents were secretly transferred to another location.
اسناد بهطور مخفیانه به مکان دیگری منتقل شدند.
The cat was secretly sneaking into the kitchen every night.
گربه هر شب یواشکی وارد آشپزخانه میشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «secretly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/secretly