Secretiveness

    ˈsiːkrət̬ɪvnəs ˈsiːkrətɪvnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    مخفی‌کاری، پنهان‌کاری، مرموزی، محرمانگی، آب‌زیرکاه بودن، پوشیدگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - I don't see the need for all this secretiveness.
    - نیازی به این همه مخفی‌کاری نمی‌بینم.
    - The secretiveness of the organization has aroused public suspicion.
    - محرمانگی این سازمان سوءظن عمومی را برانگیخته‌است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد secretiveness

    1. noun Characterized by a lack of openness (especially about one's actions or purposes)
      Synonyms: closeness
      Antonyms: openness
    2. noun The habit, practice, or policy of keeping secrets
      Synonyms: secrecy, clandestineness, clandestinity, concealment, covertness, huggermugger, huggermuggery, secretness, silence

    لغات هم‌خانواده secretiveness

    ارجاع به لغت secretiveness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «secretiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secretiveness

    لغات نزدیک secretiveness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند