فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Huggermugger

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    • noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
      سردرگمی، آشفتگی، درهم‌و‌برهمی، نابه‌سامانی
    • noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
      (قدیمی) پنهانی، اختفا، پنهان‌داری
    • noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
      (قدیمی) به‌طور پنهانی، در خفا، محرمانه
    • noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
      سردرگم، گیج، آشفته، درهم‌وبرهم، نابه‌سامان، به‌هم‌ریخته، شتر گاو پلنگ، صحرای کربلا
    • noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
      محرمانه نگه‌داشتن، پنهان‌داری کردن
    • noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
      رفتار سری داشتن، پنهانی عمل کردن
    • noun adjective adverb verb - transitive verb - intransitive
      با سردرگمی و آشفتگی عمل کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد huggermugger

    1. noun The habit, practice, or policy of keeping secrets
      Synonyms: clandestineness, clandestinity, concealment, covertness, huggermuggery, secrecy, secretiveness, secretness
    2. adjective Existing or operating in a way so as to ensure complete concealment and confidentiality
      Synonyms: clandestine, cloak-and-dagger, covert, secret, sub rosa, undercover, hush-hush
    3. adverb In a secret way
      Synonyms: clandestinely, covertly, secretly, sub rosa

    ارجاع به لغت huggermugger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «huggermugger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/huggermugger

    لغات نزدیک huggermugger

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری