به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Undercover

ˌʌndərˈkʌvər ˌʌndəˈkʌvə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more undercover
  • صفت عالی:

    most undercover

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    مخفی، سری، رمزی، جاسوس، نهانی، زیرجلی
    • - an undercover mission
    • - مأموریت سری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد undercover

  1. adjective secret, spy
    Synonyms: clandestine, concealed, confidential, covert, creep, furtive, hidden, hole-and-corner, hush-hush, incognito, intelligence, on the QT, private, stealth, stealthy, sub-rosa, surreptitious, underground, underhand, underneath, under wraps
    Antonyms: known, open, public

لغات هم‌خانواده undercover

ارجاع به لغت undercover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undercover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undercover

لغات نزدیک undercover

پیشنهاد بهبود معانی