سومشخص مفرد:
coversوجه وصفی حال:
coveringدارای سقف، سقفدار، مسقف، سرپوشیده
a covered balcony
بالکن مسقف
There are 40 shops, cafes and restaurants in a covered mall.
۴۰ مغازه، کافه و رستوران در یک مرکز خرید سرپوشیده مستقر هستند.
پوشیده، پوشیدهشده، احاطهشده، دارای روکش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
men with covered faces
مردانی با صورتِ پوشیده
chocolate-covered
با روکش شکلاتی
کوههای پوشیده از برف
شرمسار، بسیار خجل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «covered» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/covered