سومشخص مفرد:
exposesوجه وصفی حال:
exposingروباز، بیحفاظ (مکان و غیره)
There were no structures to protect them from the exposed picnic area.
هیچ سازهای برای محافظت از آنها در منطقهی پیکنیک روباز وجود نداشت.
The construction workers continued working on the exposed rooftop.
کارگران ساختمانی به کار روی پشتبام بیحفاظ ادامه دادند.
در معرض (خطر و حمله و غیره)، بیپناه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Without proper sunscreen, your skin is exposed to harmful UV rays from the sun.
بدون ضدآفتاب مناسب، پوست شما در معرض اشعههای مضر UV خورشید قرار میگیرد.
With the security breach, our personal information is now exposed to potential hackers.
اطلاعات شخصی ما اکنون در معرض هکرهای بالقوه است.
The vulnerable child was exposed.
کودک آسیبپذیر بیپناه بود.
نوردیده (ویژگی فیلم یا ویدئویی که برای ثبت قیاسی یا رقمی تصویر بر آن نوردهی شده باشد)
The exposed negatives revealed the intricate details of the subject.
نگاتیوهای نوردیده جزئیات پیچیدهی سوژه را نشان دادند.
The exposed film was ruined.
فیلم نوردیده خراب شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exposed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exposed