بینگهبان، حراستنشده، بیمحافظ
بیدقت، بیتوجه، بیاحتیاط
نسنجیده، با بیدقتی، حسابنشده
In an unguarded moment he revealed his secrets.
در یک لحظه بیاحتیاطی اسرار خود را فاش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unguarded» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unguarded