۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Accessible

əkˈsesəbl əkˈsesəbl

صفت تفضیلی:

more accessible

صفت عالی:

most accessible

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

دستیابی‌پذیر

adjective

در دسترس، قابل وصول، نزدیک (شدنی)، آماده پذیرایی، خوش‌برخورد، دست‌افتنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

A book which is accessible to all students.

کتابی که در دسترس همه‌ی دانش‌آموزان است.

A town which is accessible by train.

شهری که می‌توان با راه آهن به آن رفت و آمد کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

readily accessible to the non-professional reader

به‌آسانی قابل‌درک برای خوانندگان غیرمتخصص

He is accessible to flattery.

چاپلوسی در او اثر می‌کند.

an accessible and honest man

یک مرد خوش‌برخورد و امین

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accessible

  1. adjective approachable; ready for use
    Synonyms:
    available open reachable handy near obtainable usable attainable possible practicable employable operative public exposed susceptible unrestricted getatable door’s always open
    Antonyms:
    restricted limited inaccessible

لغات هم‌خانواده accessible

  • adjective
    accessible

سوال‌های رایج accessible

صفت تفضیلی accessible چی میشه؟

صفت تفضیلی accessible در زبان انگلیسی more accessible است.

صفت عالی accessible چی میشه؟

صفت عالی accessible در زبان انگلیسی most accessible است.

ارجاع به لغت accessible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accessible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accessible

لغات نزدیک accessible

پیشنهاد بهبود معانی