قابل دسترسی، در دسترس، دسترسپذیر، قابل دستیابی، دستیافتنی، قابل حصول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The Fast Dictionary support team is reachable 24/7.
تیم پشتیبانی فستدیکشنری در تمام ساعات شبانهروز قابل دسترسی است.
The mountain peak was finally reachable after hours of climbing.
پساز ساعتها کوهنوردی، سرانجام قلهی کوه قابل دستیابی بود.
The remote village is now reachable for the locals, thanks to the new road.
به لطف جادهی جدید، دهکدهی دورافتاده اکنون در دسترس اهالی منطقه است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reachable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reachable