شکل جمع:
responsesجواب، پاسخ، واکنش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She gave no response to my question.
پاسخی به پرسش من نداد.
Any terrorist act will meet our armed response.
هرگونه اقدام تروریستی با واکنش مسلحانهی ما روبهرو خواهد شد.
response latency
نهفتگی پاسخ
I opened the door in response to the knock.
در پاسخ به ضربه بر در آن را گشودم.
در پاسخ (به)، در واکنش (به)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «response» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/response