کلمهی «respondent» در زبان فارسی بهصورت «پاسخدهنده»، «پاسخگو»، یا در برخی زمینهها «خوانده» (در متون حقوقی) ترجمه میشود.
این واژه از ریشهی لاتین respondere بهمعنای «پاسخ دادن» گرفته شده و در زبان انگلیسی مدرن در حوزههای گوناگون مانند پژوهش، حقوق، روانشناسی و ارتباطات به کار میرود. در همهی کاربردهای آن، «respondent» به فرد یا نهادی اشاره دارد که در برابر پرسشی، ادعا، یا موقعیتی واکنش نشان میدهد — خواه از طریق پاسخ کلامی، نوشتاری، یا رفتاری.
در معنای عمومی، «respondent» به هر فردی که به پرسش یا درخواست اطلاعات پاسخ میدهد اطلاق میشود. برای مثال، در یک نظرسنجی یا مصاحبهی آماری، افرادی که به سؤالات پژوهشگر پاسخ میدهند، «respondents» نامیده میشوند. این افراد منبع دادهها و بینشهای تحقیقاتیاند، و کیفیت پاسخهایشان نقش تعیینکنندهای در اعتبار نتایج پژوهش دارد. بنابراین، در مطالعات علمی، انتخاب دقیق و بیطرفانهی پاسخدهندگان اهمیت فراوانی دارد تا نتایج حاصل، نمایندهی واقعی جامعهی مورد مطالعه باشد.
در پژوهشهای علوم اجتماعی و روانشناسی، «respondent» نقشی کلیدی در فرآیند شناخت رفتار انسانی دارد. پاسخدهنده، تنها انتقالدهندهی داده نیست؛ او حامل تجربهها، باورها و احساسات انسانی است. نحوهی درک او از پرسشها، لحن مصاحبهگر، یا حتی محیط گفتوگو، میتواند بر پاسخهایش تأثیر بگذارد. به همین دلیل، پژوهشگران میکوشند تا محیطی فراهم کنند که پاسخدهندگان احساس امنیت و اعتماد کنند و پاسخهایشان صادقانه و طبیعی باشد. در این معنا، «respondent» شریک پژوهشگر در فرآیند کشف حقیقت محسوب میشود.
در حوزهی حقوق، واژهی «respondent» معنایی تخصصیتر دارد و به طرفی که باید به شکایت یا ادعایی پاسخ دهد گفته میشود. برای مثال، در دادگاههای مدنی، «respondent» فرد یا نهادی است که در برابر شکایت یک «petitioner» (شاکی یا درخواستکننده) از خود دفاع میکند. در پروندههای استیناف نیز، «respondent» کسی است که از حکم اولیه سود برده و اکنون باید به اعتراض طرف مقابل پاسخ دهد. در این معنا، واژه مفهومی دقیق و رسمی دارد و نشاندهندهی نقش فعال در فرآیند پاسخگویی حقوقی است.
در رسانهها و ارتباطات نیز، «respondent» میتواند به معنای خبرنگار یا نمایندهی خبری باشد که از محل وقوع رویداد گزارش تهیه میکند؛ بهویژه در عبارات ترکیبی مانند foreign correspondent (خبرنگار خارجی). هرچند در این کاربرد، واژهی «correspondent» متداولتر است، اما از نظر ریشه و معنا، هر دو واژه به مفهوم «پاسخدهنده یا گزارشدهنده» اشاره دارند — یعنی کسی که در برابر رویدادها واکنش نشان میدهد و آنها را به دیگران منتقل میکند.
از دید اجتماعی و فلسفی، واژهی «respondent» بازتابی از یکی از بنیادیترین روابط انسانی است: پاسخدادن در برابر دیگری. انسان موجودی واکنشپذیر است؛ هر کنش، پرسش، یا رخداد، پاسخی را در پی دارد. در این معنا، هر فرد در زندگی روزمره بهنوعی «respondent» است — پاسخدهنده به دیگران، به جامعه، و حتی به خویشتن خویش. از گفتوگوهای ساده گرفته تا تصمیمهای بزرگ، زندگی ما مجموعهای از پاسخها به شرایط پیرامون است.
«respondent» واژهای است که پویایی ارتباط، مسئولیت، و تعامل انسانی را در خود جای داده است. چه در یک پژوهش علمی، چه در دادگاه، و چه در گفتوگویی روزمره، نقش پاسخدهنده نقشی فعال و معناآفرین است. این واژه یادآور آن است که پاسخدادن، صرفاً واکنشی مکانیکی نیست، بلکه بازتابی از اندیشه، احساس و آگاهی انسان است. هر «respondent»، بهنوعی آینهی بخشی از واقعیت است — واقعیتی که از خلال پاسخهای او شکل میگیرد و معنا مییابد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «respondent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/respondent