Respondent

rɪˈspɑːndənt rɪˈspɒndənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
مطابق، موافق، جوابگو، واکنش‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد respondent

  1. noun A person against whom an action is brought
    Synonyms: answerer, accused, defendant, responder, replier, responser
  2. adjective Replying
    Synonyms: answering

لغات هم‌خانواده respondent

ارجاع به لغت respondent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «respondent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/respondent

لغات نزدیک respondent

پیشنهاد بهبود معانی