آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۸ مهر ۱۴۰۴

    Responsiveness

    rɪˈspɑːnsɪvnəs rɪˈspɒnsɪvnəs

    معنی responsiveness | جمله با responsiveness

    noun uncountable

    واکنش‌دهی، پاسخ‌گویی، پاسخ‌دهی

    a lack of responsiveness to client needs

    عدم پاسخ‌گویی به نیازهای مشتری

    She shows little responsiveness to the external world.

    او نسبت به دنیای بیرونی، واکنش‌دهی کمی انجام می‌دهد. (= او نسبت به دنیای بیرونی، واکنش کمی از خود نشان می‌دهد.)

    noun uncountable

    (به کسی/چیزی) علاقه‌مندی، علاقه‌مند بودن، اشتیاق، مشتاق بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    His letters express his profound responsiveness to nature and beauty.

    نامه‌های او بیانگر علاقه‌مندی بسیار محسوس او به طبیعت و زیبایی است.

    I admire your responsiveness to the modern art.

    من اشتیاق و علاقه‌مندی شما به هنر مدرن را تحسین می‌کنم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد responsiveness

    1. noun ready acceptance of often new suggestions, ideas, influences, or opinions
      Synonyms:
      openness receptiveness receptivity open-mindedness reactivity
      Antonyms:
      unresponsiveness

    لغات هم‌خانواده responsiveness

    noun
    respondent, response, responsiveness
    adjective
    responsive
    verb - transitive
    respond
    adverb
    responsively

    سوال‌های رایج responsiveness

    معنی responsiveness به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی responsiveness در زبان انگلیسی به معنای «پاسخ‌دهی»، «پاسخ‌گویی» یا «واکنش‌پذیری» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً برای توصیف توانایی یا آمادگی فرد، سازمان یا سیستم برای پاسخگویی به نیازها، شرایط یا تغییرات محیطی به کار می‌رود. Responsiveness نشان‌دهنده‌ی سرعت، دقت و انعطاف در واکنش به مسائل و درخواست‌هاست و اغلب معیار مهمی در ارزیابی کارایی و کیفیت عملکرد محسوب می‌شود.

    در محیط‌های کاری و سازمانی، responsiveness یکی از ویژگی‌های کلیدی است که نشان می‌دهد یک سازمان چقدر توانایی دارد به نیازهای مشتریان، همکاران یا تغییرات بازار پاسخ دهد. برای مثال، یک شرکت با خدمات مشتری سریع و مؤثر، highly responsive تلقی می‌شود. این ویژگی به ایجاد اعتماد، رضایت مشتری و افزایش بهره‌وری کمک می‌کند.

    در فناوری و مهندسی، responsiveness می‌تواند به سرعت و دقت واکنش سیستم‌ها یا دستگاه‌ها نسبت به ورودی‌ها اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، یک وب‌سایت یا اپلیکیشن responsive باید سریع به درخواست کاربر واکنش نشان دهد و تجربه‌ی کاربری روان و بدون تأخیر ارائه کند. در طراحی نرم‌افزار و سیستم‌های هوشمند، پاسخ‌دهی سریع یکی از شاخص‌های کیفیت و رضایت کاربران است.

    در روابط بین‌فردی و اجتماعی، واژه‌ی responsiveness به توانایی فرد در توجه به دیگران و واکنش مناسب به احساسات، نیازها یا درخواست‌های آن‌ها اشاره دارد. فردی که در گفتگوها، ارتباطات یا کمک به دیگران سریع و مؤثر پاسخ می‌دهد، responsive یا پاسخگو شناخته می‌شود. این ویژگی در تقویت روابط انسانی، اعتمادسازی و همدلی نقش مهمی دارد.

    responsiveness مفهومی کلیدی است که نشان‌دهنده آمادگی، انعطاف و سرعت واکنش در برابر شرایط، نیازها یا تغییرات است. این واژه یادآور اهمیت توجه به زمان، دقت در پاسخ‌دهی و هماهنگی با محیط یا افراد است و چه در حوزه‌ی فناوری، چه در سازمان‌ها و روابط انسانی، نقشی حیاتی در موفقیت و کارایی ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت responsiveness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «responsiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/responsiveness

    لغات نزدیک responsiveness

    • - responsive
    • - responsively
    • - responsiveness
    • - responsory
    • - respublica
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.