همچنین میتوان از receptivity بهجای receptiveness استفاده کرد.
پذیرابودن، آمادگی برای پذیرش، استقبال (از پیشنهادها)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A teacher’s receptiveness to students’ questions creates a positive atmosphere.
پذیرش معلم نسبت به پرسشهای دانشآموزان فضایی مثبت ایجاد میکند.
Successful leaders show receptiveness to new ideas.
رهبران موفق نسبت به ایدههای نو پذیرا هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «receptiveness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/receptiveness