با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Receptor

-tər rɪˈseptə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    پذیرایی‌کننده، پذیرنده غریبان و فراری‌ها، دستگاه گیرنده، وان حمام، ستاره مساعد، گیرنده
    • - receptor cell
    • - یاخته‌ی پذیرنده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد receptor

  1. noun An organ having nerve endings (in the skin or viscera or eye or ear or nose or mouth) that respond to stimulation
    Synonyms: sense-organ, sensory-receptor
    Antonyms: effector

لغات هم‌خانواده receptor

ارجاع به لغت receptor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «receptor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/receptor

لغات نزدیک receptor

پیشنهاد بهبود معانی