با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Receipt

rɪˈsiːt rɪˈsiːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    receipts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A2
    رسید، وصول، دریافت
    • - Please sign this receipt.
    • - لطفاً این رسید را امضا کنید.
    • - This is the receipt of the goods I have bought for you.
    • - این رسید کالاهایی است که برایتان خریده‌ام.
    • - We hereby acknowledge the receipt of your letter.
    • - بدین‌وسیله دریافت نامه‌ی شما را اعلام می‌داریم.
    • - She took the day's receipts to the bank.
    • - دریافتی‌های روز را به بانک برد.
    • - Bushehr is equipped for the receipt of large vessels.
    • - بوشهر برای قبول کشتی‌های بزرگ مجهز است.
  • verb - transitive
    رسید دادن، اعلام وصول نمودن، وصول کردن
  • verb - transitive
    بزهکاران را تحویل گرفتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد receipt

  1. noun acknowledgment of delivery
    Synonyms: cancellation, certificate, chit, counterfoil, declaration, discharge, letter, notice, proof of purchase, quittance, release, sales slip, slip, stub, voucher
  2. noun delivery of goods
    Synonyms: acceptance, accession, acquiring, acquisition, admission, admitting, arrival, getting, intaking, receiving, reception, recipience, taking

لغات هم‌خانواده receipt

ارجاع به لغت receipt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «receipt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/receipt

لغات نزدیک receipt

پیشنهاد بهبود معانی