زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Chit

tʃɪt tʃɪt

معنی chit | جمله با chit

noun

بچه، کودک، دخترک، توله حیوانات (مثل خرس)، یادداشت

He married a curly-haired chit.

او با دختر مو فرفری لوسی ازدواج کرد.

noun

دختر آتشپاره یا لوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chit

  1. noun the bill in a restaurant
    Synonyms:
    bill check tab note voucher draft iou memo memorandum child kid offspring infant moppet sprout

ارجاع به لغت chit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chit

لغات نزدیک chit

پیشنهاد بهبود معانی