شکل جمع:
boolsانگلیسی بریتانیایی قوس، خمیدگی، انحنا (در کلید، قیچی و...)
Each drawer had a small metal bool for pulling it open.
هر کشو قوس فلزی کوچکی برای باز کردن داشت.
The craftsman shaped the bool of the instrument with great precision.
صنعتگر، انحنای ساز را با دقت زیادی شکل داد.
انگلیسی بریتانیایی حلقه (معمولاً چوبی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The rolling bool was made from a flexible bow of oak.
حلقهی چرخان از چوب بلوط منعطف ساخته شده بود.
Children played with a bool, rolling it along the ground.
بچهها با چرخ چوبی بازی میکردند و آن را روی زمین میغلتاندند.
(انگلیسی اسکاتلندی) تیله
He kept his bools in a small pouch to take them to the park.
او تیلههایش را در کیسهی کوچکی نگه میداشت تا به پارک ببرد.
He picked up a blue bool from the ground.
او تیلهی آبیای از زمین برداشت.
شکل جمع bool در زبان انگلیسی bools است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bool» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bool