سومشخص مفرد:
chiselsوجه وصفی حال:
chiselingحالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی chiselled است.
(مرد) تراشیده، تراشخورده (گویی با اسکنه)
the chiseled body
بدن تراشیده
the chiselled features of a male model
اسباب صورت تراشیدهی یک مدل مردانه
(با اسکنه) شکلگرفته، تراشیده، اسکنهکاری شده، خوشساخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the chiseled stone
سنگ اسکنهکاری شده
a finely chiselled table
میز ظریف و خوشساخت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chiseled» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chiseled