گذشتهی ساده:
chiselledشکل سوم:
chiselledسومشخص مفرد:
chiselsوجه وصفی حال:
chisellingشکل جمع:
chiselsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) انگل دیگران شدن، خود را تحمیل کردن، (ناخوانده) مهمان شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chisel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chisel