با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Gouge

ɡaʊdʒ ɡaʊdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gouged
  • شکل سوم:

    gouged
  • سوم‌شخص مفرد:

    gouges
  • وجه وصفی حال:

    gouging

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
(با روشی خشن) کندن، درآوردن، بریدن، بیرون کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Teymoor ordered his eyes to be gouged out.
- تیمور دستور داد چشمانش را در بیاورند.
- to gouge out dirt
- لجن را بیرون کشیدن
- The students had gouged their names on the desks.
- شاگردان اسم‌های خود را روی میزها کنده بودند.
verb - transitive informal
انگلیسی آمریکایی گران‌فروشی کردن، (سر مشتری) کلاه گذاشتن
- to gouge of several hundred dollars
- به مبلغ چندصد دلار گران‌فروشی کردن
- He regularly gouged his customers.
- او اغلب سر مشتری‌هایش کلاه می‌گذاشت.
noun countable
گودال، سوراخ، حفره
- The carpenter used a chisel to create a precise gouge in the wood.
- نجار از یک اسکنه برای ایجاد یک سوراخ دقیق در چوب استفاده کرد.
- The archaeologists discovered an ancient pottery shard with intricate gouges on its surface.
- باستان‌شناسان یک قطعه‌ی سفال باستانی با گودال‌های پیچیده روی سطح آن کشف کردند.
noun countable
اِسکِنه، مغار، بیرم، قلم درز، چیزِل (ابزاری فلزی از جنس استیل یا فولاد است که درودگران به‌منظور تزیین، چوب را به وسیله آن تراش می‌دهند.)
- The carpenter used a gouge to shape the intricate details of the wooden sculpture.
- نجار برای شکل دادن به جزئیات پیچیده‌ی مجسمه‌ی چوبی از یک اسکنه استفاده کرد.
- The woodworker used a gouge to carve out the intricate patterns on the door panel.
- نجار برای تراشیدن نقش‌ونگارهای پیچیده روی پانل در از یک مغار استفاده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gouge

  1. noun groove, hole
    Synonyms: channel, cut, excavation, furrow, gash, hollow, notch, scoop, score, scratch, trench
  2. verb cut, scoop
    Synonyms: burrow, claw, dig, dredge, excavate, gash, groove, scrape, scratch, shovel, tunnel

ارجاع به لغت gouge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gouge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gouge

لغات نزدیک gouge

پیشنهاد بهبود معانی