فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dredge

dredʒ dredʒ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb

لاروب، ابزار لای‌روبی قنات و مانند آن، لاروبی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

These fishermen only work with a dredge.

این ماهیگیران فقط با ته کاو کار می‌کنند.

To broaden this channel, we need several dredges.

برای گشاد کردن این آبراه نیاز به چندین دستگاه لاروب داریم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They dredge for oysters.

آن‌ها صدف خوراکی صید می‌کنند.

They dredged up silt and mud from the river bottom.

گل و لای ته رودخانه را بیرون کشیدند.

The harbor still is being dredged for iron scraps and sunken boats.

هنوز مشغول تمیز کردن بندر از کشتی‌های غرق‌شده و آهن‌پاره‌ها هستند.

Instead of dredging up unpleasant past memories, let us enjoy this moment together.

بیا به جای یادآوری خاطرات ناخوشایند گذشته دمی با هم خوش باشیم.

He dredged himself for the proper word.

در درون خود دنبال واژه‌ی مناسبی گشت.

The important information that has been dredged up from the old files.

اطلاعات مهمی که از آن پرونده‌های قدیمی استخراج شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dredge

  1. verb deepen
    Synonyms:
    widen dig up unearth raise clean bring up

ارجاع به لغت dredge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dredge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dredge

لغات نزدیک dredge

پیشنهاد بهبود معانی