لاروب، ابزار لایروبی قنات و مانند آن، لاروبی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
These fishermen only work with a dredge.
این ماهیگیران فقط با ته کاو کار میکنند.
To broaden this channel, we need several dredges.
برای گشاد کردن این آبراه نیاز به چندین دستگاه لاروب داریم.
They dredge for oysters.
آنها صدف خوراکی صید میکنند.
They dredged up silt and mud from the river bottom.
گل و لای ته رودخانه را بیرون کشیدند.
The harbor still is being dredged for iron scraps and sunken boats.
هنوز مشغول تمیز کردن بندر از کشتیهای غرقشده و آهنپارهها هستند.
Instead of dredging up unpleasant past memories, let us enjoy this moment together.
بیا به جای یادآوری خاطرات ناخوشایند گذشته دمی با هم خوش باشیم.
He dredged himself for the proper word.
در درون خود دنبال واژهی مناسبی گشت.
The important information that has been dredged up from the old files.
اطلاعات مهمی که از آن پروندههای قدیمی استخراج شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dredge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dredge