(بچه) بزرگ کردن، بار آوردن، پروراندن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
She had to bring up her daughter as a single mother.
او باید به عنوان یک مادر مجرد دخترش را بزرگ میکرد.
It is important to bring up children with good manners and respect.
بزرگ کردن کودکان با رفتار خوب و احترام امری مهم است.
(روی صفحهی موبایل یا کامپیوتر و غیره) نمایش دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bring up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bring-up