امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ventilate

ˈvent̬leɪt ˈventəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ventilated
  • شکل سوم:

    ventilated
  • سوم‌شخص مفرد:

    ventilates
  • وجه وصفی حال:

    ventilating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
تهویه کردن، هوای جایی را عوض کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- This mine has to be constantly ventilated.
- هوای این معدن باید دائماً تهویه شود.
- Kashan's basements were ventilated by tall wind-catchers.
- سرداب‌های کاشان از طریق بادگیرهای بلند تهویه می‌شدند.
verb - transitive
پزشکی هوا دادن، هوارسانی کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده
- The doctors had to quickly ventilate the patient in order to stabilize their breathing.
- پزشکان مجبور شدند به سرعت به بیمار هوا بدهند تا تنفس او تثبیت شود.
- The paramedics arrived at the scene and immediately began to ventilate the injured person.
- امدادگران در محل حاضر شدند و بی‌درنگ اقدام به هوارسانی به مجروح کردند.
verb - transitive formal
علنی کردن، در معرض افکار عمومی قرار دادن، آشکار کردن، مطرح کردن (موضوع و غیره)
- Party members were not expected to ventilate their own personal views.
- از اعضای حزب انتظار نداشتند که عقاید شخصی خودشان را علنی کنند.
- The author's article aims to ventilate the issues surrounding climate change and its impact on the environment.
- هدف نویسنده‌ی مقاله در معرض افکار عمومی قرار دادن مسائل پیرامون تغییرات آب‌وهوایی و تأثیر آن بر محیط‌زیست است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ventilate

  1. verb air out; make known
    Synonyms:
    advertise air bring into the open bring up broach broadcast circulate debate deliberate discourse discuss examine express free give go into introduce moot publish put scrutinize sift state take up talk about talk of talk over thresh out vent verbalize
    Antonyms:
    close

ارجاع به لغت ventilate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ventilate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ventilate

لغات نزدیک ventilate

پیشنهاد بهبود معانی