الک کردن، بیختن، وارسی کردن، الک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to sift flour
آرد بیختن
to sift crushed watermelon through a nylon cloth
هندوانهی خرد کرده را با پارچهی نایلونی صافی کردن
to sift fine grains from the coarse
دانههای ریز را از دانههای درشت جدا کردن
to sift sugar on a cake
روی کیک شکر پاشیدن
Their job was to sift out truth from propaganda.
کار آنها این بود که واقعیات را از تبلیغات متمایز کنند.
Information is of little importance unless you know how to sift it.
اطلاعات ارزش چندانی ندارد، مگر اینکه بدانی چگونه آن را حلاجی کنی.
The flour has sifted out of the sack.
آرد از درزهای کیسه بیرون ریخته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sift» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sift