شکل جمع:
colandersهمچنین میتوان از cullender به جای colander استفاده کرد.
آبکش، صافی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The chef grabbed a colander to drain the vegetables.
سرآشپز آبکشی برداشت تا سبزیجات را آبکش کند.
She rinsed the pasta in a colander before serving dinner.
قبلاز سرو شام، پاستا را در آبکش آبکشی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «colander» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/colander