امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Col

kɑːl kɒl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
پیشوند به معنی با و باهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
گدار، گردنه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد col

  1. noun A pass between mountain peaks
    Synonyms:
    gap

ارجاع به لغت col

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «col» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/col

لغات نزدیک col

پیشنهاد بهبود معانی