گذشتهی ساده:
prospectedشکل سوم:
prospectedسومشخص مفرد:
prospectsوجه وصفی حال:
prospectingشکل جمع:
prospectsاحتمال، امکان، امید، چشمانداز (احتمال وقوع اتفاقی خوب)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
There was small prospect of seeing him again.
احتمال دیدن دوبارهی او کم بود.
The company is excited about the prospect of expanding into new markets.
شرکت از چشمانداز گسترش به بازارهای جدید هیجانزده است.
The prospect of a promotion made him work harder.
امکان ترفیع باعث شد او سختتر کار کند.
a job with excellent prospects
یک شغل با آیندهای عالی
an orphan child without any prospects in the world
یک طفل یتیم بدون هیچ آتیهای در این دنیا
تصور، فکر، انتظار (وقوع اتفاقی در آینده)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The prospect of losing his job kept him awake at night.
فکرِ از دست دادن شغلش، شبها خواب را از او گرفته بود.
The prospect of early retirement is appealing.
تصور بازنشستگی زودهنگام جذاب است.
نامزد، کاندیدا، گزینهی احتمالی، متقاضی
He is a good prospect for this job.
او برای این شغل نامزد خوبی است.
He talked to ten prospects but failed to make a sale.
او با ده خریدار احتمالی صحبت کرد، ولی موفق به فروش نشد.
دورنما، چشمانداز، منظره، دید
I climbed a hill and gazed at the beautiful prospect spread out before me.
از تپه بالا رفتم و به منظرهی زیبایی که در مقابلم گسترده بود خیره شدم.
The house has a fine prospect over the lake.
خانه، چشمانداز زیبایی به دریاچه دارد.
God beholding from his prospect high.
(میلتون) خداوند از دیدگاه رفیع خود نظاره میکرد.
اکتشاف کردن، کاویدن، جستوجو کردن، کاوش کردن (دنبال منابع ارزشمند گشتن)
Several companies are prospecting for oil in the desert.
چندین شرکت درحال اکتشاف نفت در بیابان هستند.
The team prospected the area for mineral deposits.
اعضای تیم، منطقه را برای یافتن ذخایر معدنی کاوش کردند.
to prospect for gold
دنبال طلا گشتن
تلاش برای جذب کردن، یافتن، به دست آوردن، ایجاد کردن، در پی چیزی بودن
Companies are prospecting for investors in emerging markets.
شرکتها در بازارهای نوظهور بهدنبال جذب سرمایهگذار هستند.
She used LinkedIn to prospect for job opportunities in marketing.
او از لینکدین برای جستوجوی فرصتهای شغلی در حوزهی بازاریابی استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prospect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prospect