گریختن، فرار کردن
The prisoner managed to scape from the high-security prison undetected.
این زندانی موفق شد بدون شناسایی شدن از زندان فوقامنیتی فرار کند.
The thief was caught trying to scape with a bag full of stolen goods.
سارق در حالی دستگیر شد که قصد داشت با کیف پر از کالای مسروقه بگریزد.
گیاهشناسی دمگل بدون برگ، ستاک بیبرگ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
straight scapes
دمگلهای بدون برگ صاف
scape of the dandelion
ستاک قاصدک
جانورشناسی شاخک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The dragonfly's scape was damaged during its flight.
شاخک سنجاقک در حین پرواز آسیب دید.
slender scape
شاخک باریک
(scape-) منظره، دید
cityscape
منظرهی شهر
winterscape
منظرهی زمستانی
کلمهی «scape» در زبان فارسی به «منظره»، «چشمانداز» یا در برخی کاربردها «گریز» ترجمه میشود.
واژهی «scape» در زبان انگلیسی بسته به بافت میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. در اصل، این کلمه در ترکیب با واژههای دیگر بیشتر به چشم میخورد، مانند landscape (منظرهی طبیعی) یا seascape (چشمانداز دریا). در این کاربردها «scape» به معنای «نمای کلی» یا «چشمانداز گسترده» است که نوعی نگاه جامع به یک صحنه یا محیط را منتقل میکند. بااینحال، بهصورت مستقل نیز در انگلیسی قدیمیتر، «scape» معنای «فرار» یا «گریختن» داشته است، هرچند این کاربرد امروزه کمتر به کار میرود و بیشتر حالت ادبی یا کهن دارد.
از منظر تاریخی، واژهی «scape» ریشهای در زبانهای ژرمنی و انگلیسی باستان دارد. در متون کهن انگلیسی، این کلمه اغلب به معنای «escape» یا «گریز» به کار میرفته است. به مرور زمان، این کاربرد از میان رفت و بیشتر به شکل پسوندی در ترکیباتی مانند «landscape» باقی ماند. جالب است که همین تغییر تاریخی باعث شده معنای واژه از عملی پویا (گریز) به مفهومی ایستا (منظره) تغییر یابد، که خود بازتابی از تحول زبان و نیازهای ارتباطی انسان است.
در هنر و ادبیات، «scape» معمولاً در ترکیبهایی به کار میرود که تصویر یا فضای کلی یک صحنه را ترسیم میکنند. برای مثال، هنرمندان سبک رمانتیسیسم در نقاشی، آثار متعددی با عنوان seascape paintings خلق کردند که جلوههای عظمت و آرامش دریا را به تصویر میکشید. همینطور در ادبیات، «scape» بهصورت استعاری میتواند نمایانگر چشمانداز ذهنی یا تخیلی باشد؛ مانند «dreamscape» که به دنیای خیالات یا رؤیاها اشاره میکند. این کاربرد استعاری، گسترهی معنایی واژه را فراتر از طبیعت فیزیکی به قلمرو ذهن و احساس نیز کشانده است.
از منظر زبانشناسی، «scape» یکی از نمونههای جالبی است که نشان میدهد چگونه یک واژه میتواند در طول زمان استقلال خود را از دست بدهد و بیشتر در ترکیبات زنده بماند. امروزه کمتر کسی در مکالمهی روزمره از «scape» بهتنهایی استفاده میکند، اما در ترکیباتی همچون cityscape (چشمانداز شهری)، moonscape (منظرهی ماهگونه) یا soundscape (چشمانداز صوتی) کاربرد فراوان دارد. این ترکیبات به زبان امکان میدهند تا مفاهیم تازهای را بیان کند و بهنوعی افق معنایی گستردهتری بسازد.
«scape» واژهای است که هرچند امروزه بهتنهایی کمتر شنیده میشود، اما همچنان نقشی مهم در زبان، هنر و فرهنگ دارد. این واژه در ترکیبات مختلف به ما امکان میدهد تا جهان را از زوایای متفاوت بنگریم؛ خواه طبیعت و شهر باشد، خواه صدا و رؤیا. «scape» نماد نگاه کلی و فراگیر به جهان پیرامون است و نشان میدهد زبان چگونه میتواند ابزار خلق چشماندازهای واقعی و تخیلی برای انسان باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scape» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scape