Expectancy

ɪkˈspektənsi ɪkˈspektənsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    expectancies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
انتظار، امید، توقع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- life expectancy
- امید به زندگی
- High levels of expectancy can lead to feelings of pressure and anxiety.
- سطح بالای توقع می‌تواند منجر به احساس فشار و اضطراب شود.
noun uncountable
احتمال
- The expectancy of a promotion kept him motivated at work.
- احتمال ارتقای شغلی او را در کار باانگیزه نگه می‌داشت.
- The teacher discussed the high expectancy for success in the upcoming exam.
- معلم در مورد احتمال بالای موفقیت در امتحان آینده صحبت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expectancy

  1. noun anticipation
    Synonyms: assumption, assurance, belief, calculation, confidence, conjecture, expectation, hope, likelihood, looking forward, outlook, prediction, presentation, presentiment, presumption, probability, prospect, reliance, supposition, surmise, suspense, trust, view, waiting

لغات هم‌خانواده expectancy

ارجاع به لغت expectancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expectancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expectancy

لغات نزدیک expectancy

پیشنهاد بهبود معانی